لغتنامه دهخدا
اورمزد. [ م َ ] (اِخ ) اهورمزده . اهورمزدا. تلفظ کوتاهش هرمز نام خدای تعالی بفارسی قدیم . (فرهنگ شاهنامه ). رب الارباب و واجب الوجود. (از ناظم الاطباء). اورمزد و هرمز را ظاهراً در دوره ٔ اشکانیان معنی مشتری داده اند یعنی خدای خدایان . عادت یونانیان بر این بود که بزرگترین خدای