گواهرلغتنامه دهخداگواهر. [ گ َ هَِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش دهخوارقان شهرستان تبریز که در 8 هزارگزی جنوب خاوری دهخوارقان و 8 هزارگزی شوسه ٔ تبریزبه دهخوارقان واقع شده است . هوای آن معتدل و سکنه ٔ آن <span class="h
واعرلغتنامه دهخداواعر. [ ع ِ ] (ع ص ) صعب . (اقرب الموارد). دشوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخت و مشکل . (ناظم الاطباء).- جبل واعر ؛ کوه سخت .- مطلب واعر ؛ مطلب دشوار. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
ثور واهرلغتنامه دهخداثور واهر. [ رَ هََ رَ ] (اِ) بفارسی هخامنشی بمعنی بهار پرغرور. نام یکی از سه ماه بهار که در کتیبه ٔ بیستون ازداریوش بزرگ آمده است .