لغتنامه دهخدا
ولیة. [ وَ لی ی َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث ولی . (اقرب الموارد). رجوع به ولی (از ع ، ص ، اِ) شود. || پشم آگند یا آنچه زیر پشماگند گسترند. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). برذعة. (اقرب الموارد). پالان خر و اسب . (غیاث اللغات از شرح نصاب ). || توشه ای که زن جهت مهمانی فرودآینده مهیا کن