ﭐسْتَحَقَّ عَلَيْهِمفرهنگ واژگان قرآنبه آنان خيانت کردند(در عبارت "فَإِنْ عُثِرَ عَلَىٰ أَنَّهُمَا ﭐسْتَحَقَّا إِثْماً فَئَاخَرَانِ يقُومَانِ مَقَامَهُمَا مِنَ ﭐلَّذِينَ ﭐسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ ﭐلْأَوْلَيَانِ " کلمه إثم به قرينه جمله قبل حذف شده . ومعنی کل عبارت می شود : پس اگر اطلاعى حاصل شود كه آن دو شاهد [با شهادت ناحقّ خود] مرتكب گنا
پیستکلغتنامه دهخداپیستک . [ ت َ ] (ن مف ) پیسه . در پهلوی بمعنی نقش و نگار بسته و زینت شده و در فارسی بمعنی پیسه و ابلق و دورنگ سپید و سیاه . (فرهنگ ایران باستان ج 1 ص 113). رجوع به پیسه شود.
چستکلغتنامه دهخداچستک . [ چ ِ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مؤمن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند که در 37هزارگزی جنوب خاوری درمیان ، بر سر راه مالرو عمومی اسفید به خلبران واقع است . جلگه و گرمسیر است و 23 تن سکنه دارد. آبش از قن
چستکلغتنامه دهخداچستک . [ چ ُ ت َ ] (اِ) مطلق کفش . (فرهنگ اسدی چ اقبال ص 218 ذیل لغت کفش ). || کفش سبک وزن با کف یک لا که در خانه پوشند. کفش راحتی . چسک . کفش سرپایی . رجوع به چسک شود.