آناناسAnanasواژههای مصوب فرهنگستانسردهای از آناناسیان با گیاهان بارده که بومی مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری امریکاست، اما در دیگر مناطق نیز دیده میشود؛ براساس مطالعات زیستشناسی مولکولی جدید این سرده فقط یک گونه دارد
یونانیلغتنامه دهخدایونانی . (ص نسبی ، اِ) منسوب به یونان . هر چیز منسوب ومربوط به کشور یونان . (یادداشت مؤلف ) : ساخت آنگه یکی بیوکانی هم بر آیین و رسم یونانی . عنصری . || اهالی یونان .مردم یونان . که از مردم یونان باشد. اهل یونان .
شنیس یونانیلغتنامه دهخداشنیس یونانی . [ ؟ س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خنیک .از مقیاسهای حجم در ایران باستان ، مساوی : 1007 پیمانه ، 1007 لیتر. (تاریخ ایران باستان ص 166 و <span class="hl" dir="ltr
یونانیلغتنامه دهخدایونانی . (ص نسبی ، اِ) منسوب به یونان . هر چیز منسوب ومربوط به کشور یونان . (یادداشت مؤلف ) : ساخت آنگه یکی بیوکانی هم بر آیین و رسم یونانی . عنصری . || اهالی یونان .مردم یونان . که از مردم یونان باشد. اهل یونان .
یونانیتلغتنامه دهخدایونانیت . [ نی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) یونانی بودن . از یونان بودن . از مردم یونان بودن . (یادداشت مؤلف ) : شهرهای یونانی که علمدار یونانیت در ایران بودند سلوکیها را بی شک بر پارتی های شجاع و... ترجیح خواهند داد. (ایران باستان ج <span class="hl" dir
شنیس یونانیلغتنامه دهخداشنیس یونانی . [ ؟ س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خنیک .از مقیاسهای حجم در ایران باستان ، مساوی : 1007 پیمانه ، 1007 لیتر. (تاریخ ایران باستان ص 166 و <span class="hl" dir="ltr
ارسطوفرهنگ نامها(تلفظ: arastu) (معرب یونانی)حکیم مشهور یونانی، شاگرد افلاطون و مقلب به معلم اول مدون حکمتی یونانی.