يَتَطَهَّرُونَفرهنگ واژگان قرآنخواهان پاکي اند - پاک شدن را مي پذيرند (از معاني باب تفعّل قبول اثر فعل است مانند تعلّم که به معني تعليم را پذيرفتن يا همان ياد گرفتن است)
تاترانلغتنامه دهخداتاتران .(اِ) این کلمه در بحر الجواهر مانند مترادفی برای راسن (سوسن کوهی ) آمده است . و در جای دیگر نیافتیم .
تترانیلغتنامه دهخداتترانی . [ ت ُ ] (اِخ ) یکی از ولایات آسیای صغیر در زمان پادشاهی اردشیر دوم . رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1099 شود.
طاطارپائینلغتنامه دهخداطاطارپائین . (اِخ ) دهی از دهستان آتابای بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس . در 24هزارگزی جنوب باختری گنبد. 6 هزارگزی شوسه ٔ گنبدبه گرگان . دشت معتدل . مالاریائی با 410 تن سکنه . آ