يُقَدِّرُفرهنگ واژگان قرآناندازه گیری می کند - تعیین اندازه می کند (اصل معناي قدر ضيق و تنگي است ، تعيين حدود و تقدير يک موضوع نيز در واقع تنگ کردن محدوده ي آن است )
کدرلغتنامه دهخداکدر. [ ک ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَکدَر. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). رجوع به اکدر شود.
کدرلغتنامه دهخداکدر. [ ک َ دُ ] (اِ) نامی که در طوالش به زیرفون دهند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به زیرفون شود.
ابوقابوسلغتنامه دهخداابوقابوس . [ اَ ] (اِخ ) نعمان بن منذر... رجوع به نعمان ... شود. و نابغه در شعر خویش از راه تعظیم ابوقبیس آورده است . و اصل آن بوقابوس است : فان یقدر علیک ابوقبیس تحطّ بک المعیشة فی هوان . (المرصّع).