loitersدیکشنری انگلیسی به فارسیلاتین، با تنبلی حرکت کردن، پابپاورکردن، درنگ کردن، تاخیر کردن، دیر پاییدن
loiteringدیکشنری انگلیسی به فارسیلاتین، با تنبلی حرکت کردن، پابپاورکردن، درنگ کردن، تاخیر کردن، دیر پاییدن
loiteredدیکشنری انگلیسی به فارسیلعنتی، با تنبلی حرکت کردن، پابپاورکردن، درنگ کردن، تاخیر کردن، دیر پاییدن
تريثدیکشنری عربی به فارسیدرنگ کردن , تاخير کردن , ديرپاييدن , پابپاورکردن , معطل کردن , باتنبلي حرکت کردن , کسيکه در رفتن تعلل کند , پرسه زن