رِنای پادمعناantisense RNA, aRNA, asRNAواژههای مصوب فرهنگستانمولکول تکرشتهای رِنا که توالی نوکلئوتیدی آن مکمل توالی نوکلئوتیدی رِنای بامعنا یا رِنای پیک است متـ . رِنای مکمل complementary RNA اختـ . رِنام cRNA
ژارناژلغتنامه دهخداژارناژ. (اِخ ) نام کرسی بخش در ایالت «کروز» از شهرستان گِرِه که قریب 605 تن سکنه دارد.
ارناءلغتنامه دهخداارناء. [ اِ ] (ع مص ) بر پیوسته نگریستن داشتن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). نمودن . (زوزنی ). || شادمان کردن . (منتهی الارب ). بطرب آوردن .
پارناسلغتنامه دهخداپارناس . (اِخ ) کوهی در یونان به جنوب شرقی دُرید و فُسید با 2459 گز ارتفاع وآن در اساطیر یونانی خاص آپولون و موزها بوده است .
پارناسینلغتنامه دهخداپارناسین . [ ی َ /ی ِ ن ن ] (اِخ ) مربوط به پارناس . || به دسته ای از شعرا در ادبیات فرانسه که بر خلاف اصول (لیریسم رمانتیک ) نوعی شعر مصنوع میسرودند. || نوعی از پروانه های زیبا در نیمکره ٔ شمالی که آنها را آپولون نیز میخوانند.
پارنانلغتنامه دهخداپارنان . (اِخ ) موضعی به کنار راه اهواز و بهبهان میان خلیفه آباد و بهبهان در 287000 گزی اهواز.
پارناسیسمفرهنگ فارسی معین[ فر. ] (اِ.) نام مکتبی در ادبیات اروپا که توسط گروهی از شاعران قرن 19 میلادی فرانسه به وجود آمد. پیروان این مکتب در مقابل «شعرای رومانتیک » طرفدار «هنر به خاطر هنر» بودند.
پارناسلغتنامه دهخداپارناس . (اِخ ) کوهی در یونان به جنوب شرقی دُرید و فُسید با 2459 گز ارتفاع وآن در اساطیر یونانی خاص آپولون و موزها بوده است .
پارناسینلغتنامه دهخداپارناسین . [ ی َ /ی ِ ن ن ] (اِخ ) مربوط به پارناس . || به دسته ای از شعرا در ادبیات فرانسه که بر خلاف اصول (لیریسم رمانتیک ) نوعی شعر مصنوع میسرودند. || نوعی از پروانه های زیبا در نیمکره ٔ شمالی که آنها را آپولون نیز میخوانند.
پارنانلغتنامه دهخداپارنان . (اِخ ) موضعی به کنار راه اهواز و بهبهان میان خلیفه آباد و بهبهان در 287000 گزی اهواز.
پارناسیسمفرهنگ فارسی معین[ فر. ] (اِ.) نام مکتبی در ادبیات اروپا که توسط گروهی از شاعران قرن 19 میلادی فرانسه به وجود آمد. پیروان این مکتب در مقابل «شعرای رومانتیک » طرفدار «هنر به خاطر هنر» بودند.