پاسخدهیresponsivenessواژههای مصوب فرهنگستانواکنش سریع و توأم با گشادهرویی و احساس مسئولیت فرد یا سازمان به مطالبات
پاسخ دهلغتنامه دهخداپاسخ ده . [ س ُ دِه ْ ] (نف مرکب ) پاسخگوی . پاسخ دهنده . جواب دهنده : فرسته کسی ساز دانش پذیرنهان بین و پاسخ ده و یاد گیر.اسدی .
نشانۀ شنیداریauditory cueواژههای مصوب فرهنگستاناطلاعات کلامی که به برقراری ارتباط برای پاسخدهی کمک میکند
تشخیص مولکولیmolecular recognitionواژههای مصوب فرهنگستانتشخیص یک مولکول یا اتم به وسیلۀ مولکول دیگر و پاسخدهی مولکول اول به مولکول تشخیصدادهشده