یتمانلغتنامه دهخدایتمان . [ ی َ ] (ع ص ) یتیم .(منتهی الارب ) (آنندراج ). کودک بی پدر مادام که به سن بلوغ نرسیده باشد. ج ، یتامی . (ناظم الاطباء). بی پدر.
تیماژنلغتنامه دهخداتیماژن . [ ژِ ](اِخ ) خطیب و دانشمند فن بلاغت و بدیع و تاریخ دان یونان قدیم که در قرن اول پیش از میلاد مسیح در اسکندریه متولد شد. (از لاروس ).
تیمانلغتنامه دهخداتیمان . (اِخ ) (صحرای جنوبی ) 1 - اول زاده ٔ الیفاز. سفر پیدایش 36:11. 2 - ملکی که به اسم اول زاده ٔ الیفاز مسمی شد و اهالیش بواسطه ٔ حکمت و
طماندیکشنری عربی به فارسیاطمينان دادن , بيمه کردن , مجاب کردن , دوباره اطمينان دادن , دوباره قوت قلب دادن
پیمانلغتنامه دهخداپیمان . [ پ َ / پ ِ ] (اِ) از پهلوی پَتْمان و اوستائی پَتی مان َ بمعنی پیمودن و اندازه گرفتن . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). عهد. (منتهی الارب ) (برهان ). قرارداد و معاهده و عهد. (فرهنگ نظام ). ال [ اِ ل ل ]؛ حلف . میثاق . (تفلیسی ) (دهار). ش
هائوپتمانلغتنامه دهخداهائوپتمان . (اِخ ) گرهارت . شاعر و مصنف درام نویس آلمانی . به سال 1862 م . در سالتس برون متولد شد و به سال 1946 م .درگذشت . از آثار وی هنشل درشکه چی و بافندگان است .