لغتنامه دهخدا
گزارش . [ گ ُ رِ ] (اِمص ) (از: گزار + ش ، پسوند اسم مصدر) (حاشیه ٔ برهان چ معین ). تعبیر خواب را گویند. (برهان ). و بیان امور گذشته . (آنندراج ) : همه خوابها پیش ایشان بگفت نهفته برون آورید از نهفت کس آن را گزارش نیارست کردپراندیشه شدش