لغتنامه دهخدا
پرآب . [ پ ُ ] (ص مرکب ) (در سیب و امرود و لیمو و نارنج و غیره ) شاداب . طری . آبدار. دارای شیره ٔ نباتی بسیار : دانه [ انگور ] از خوشه ریختن آغاز کرده و پرآب است دلیل میکند که فائده ٔ این در آب این است . (نوروزنامه ). || دارای آب بسیار. که آب بسی