لغتنامه دهخدا
نوداران . [ ن َ / نُو ] (اِ) دستاران . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی از یادداشت مؤلف ). شاگردانه . (رشیدی ) (از سروری ) (انجمن آرا) (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنچه اجره ٔ شاگرد دهند. (رشیدی ). دو سه پولی باشدکه بعد از اجرت استاد ب