پِسْتاگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی گوشه ، انباری ، ردیف ، اندرونی خانه ، نظم ، ترتیب ، هموار کردن
ماند 1stayواژههای مصوب فرهنگستاناصطلاحی برای مشخص کردن وضعیت لنگر و زنجیر و شناور نسبت به یکدیگر در هنگامی که شناور در لنگر است
اقامت خانگیhome stayواژههای مصوب فرهنگستاناقامت شرکتکنندگان در یک برنامۀ آموزشی زبان در منازل شخصی میزبانان، همراه با غذا، برطبق قرارداد
اقامت خوابگاهیresidential stayواژههای مصوب فرهنگستاناقامت شرکتکنندگان در یک برنامۀ آموزش زبان در مکانهایی، مانند دانشکده و پردیس دانشگاهی و خوابگاه دانشجویی، همراه با غذا، برطبق قرارداد
حداقل اقامتminimum stayواژههای مصوب فرهنگستانکوتاهترین زمان لازم برای اقامت مسافر در یک مقصد مشخص، در ازای نرخ ثابتی که دستاندرکاران گردشگری تعیین کردهاند
حداکثر اقامتmaximum stayواژههای مصوب فرهنگستانطولانیترین زمان لازم برای اقامت مسافر در یک مقصد مشخص، در ازای نرخ ثابتی که دستاندرکاران گردشگری تعیین کردهاند
اَز یَکْ پِسْتاگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی به ترتیت ، یک به یک ، از اول ، از ابتدا ، از یک کنار
پستالغتنامه دهخداپستا. [ پ َ ] (اِ) بر سر کاری رفتن که قبل از این شروع در آن شده باشد. (برهان قاطع). || ذخیره . اندوخته . || بار. کرت . دفعه : این پستا سیرآهک بساز. || نوبت : من از آسیا می آیم تو می گوئی پستا نیست ؟. آسیا و پستا.
بچاردلغتنامه دهخدابچارد. [ ب ُ ] (اِ) لغت محلی گنابادمترادف پستا. ردیف . صف . (از یادداشتهای لغتنامه ).- امثال :گندم را از یک بچارد درو کن ؛ یعنی از یک پستا درو کن .
آرددانلغتنامه دهخداآرددان . (اِ مرکب ) آن خانه از نانوائی که در آن آرد پستا کنند. || کندو یا ظرفی دیگر که در آن آرد ریزند.
اَز یَکْ پِسْتاگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی به ترتیت ، یک به یک ، از اول ، از ابتدا ، از یک کنار