لغتنامه دهخدا
تسلیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) از: («س ل و») اندوه ببردن و سلوت فرمودن . (تاج المصادر بیهقی ). سلوة دادن و سلوة فرمودن . (زوزنی ). خرسندی و بی پژمانی دادن . (منتهی الارب ). چون واوی باشد خرسندی و بی پژمانی دادن . (ناظم الاطباء). دور کردن اندوه از کسی . (از متن اللغة) (از اقرب الم