آخنیلغتنامه دهخداآخنی . [ خ ِ نی ی ] (ع اِ) جامه ٔ بخط. ثوب مخطط. گلیم سیاه نرم که نصاری پوشیدندی . کتان ردی ّ.
چاخانچیلغتنامه دهخداچاخانچی . (ترکی ، ص مرکب ) با دیگری چاخان کننده . کسی که عادت به چاخان کردن و خوش آمد گفتن دارد.