چموردوچیلغتنامه دهخداچموردوچی . [ ] (اِخ ) نام طایفه ای از طوایف ترکمن ایران که در حدود 50 خانوار میباشند و در شمال کتول سکونت دارند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 102).
کار اصطلاحشناسی موردی،واژهگزینی موردیad hoc terminology workواژههای مصوب فرهنگستانحل مسائل جاری اصطلاحشناسی نظیر جستوجوی واژههای جدید و معادلها و مترادفها
موردیلغتنامه دهخداموردی . (اِخ ) دهی است از دهستان نوبندگان بخش مرکزی شهرستان فسا واقع در 30 هزارگزی خاور فسا با 121 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7</spa
موردیلغتنامه دهخداموردی . (ص نسبی ) منسوب به مورد. به رنگ مورد. سبز همچون مورد. (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به مورد شود : برک را از کلاه موردی همواره سرسبزی است میان بند کتان دارد ز صوف سبزه فیروزی .نظام قاری .
دره موردیلغتنامه دهخدادره موردی . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) نام تیره ای از نوئی ، قسمت چهاربینچه جاکی از ایلات کوه کیلویه ٔ فارس است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 89).
خطر موردویژهidiosyncratic risk, unsystematic riskواژههای مصوب فرهنگستانخطری که منحصر به مورد خاص، مانند شخص حقیقی یا حقوقی یا یک کشور، است