ژرسنلغتنامه دهخداژرسن . [ ژِ س ُ ] (اِخ ) ژان شارلیه . نام عالم کلامی فرانسوی . مولد در قریه ٔ ژرسن شامپانی بسال 1362 و وفات در لیون بسال 1428 م . او را ژان دُژرسن نیز گویند.
ریسنلغتنامه دهخداریسن . [ س َ ] (اِخ ) دهی از بخش رودسر شهرستان لاهیجان . دارای 117 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول عمده ٔ آنجا غلات و بنشن و ارزن و گردو و فندق و صنایع دستی آنجا شال و کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2<
ریسنلغتنامه دهخداریسن . [ س َ ] (اِخ ) یکی از شهرهای نمرود می باشد. (قاموس کتاب مقدس ). || یکی از شهرهای بسیار قدیم آشوریان است که فیمابین نینوی و کالد واقع بوده . (قاموس کتاب مقدس ).
رسنلغتنامه دهخدارسن . [ رَ ] (ع مص ) مهار ساختن برای شتر و بستن آنرا به ریسمان . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). قرار دادن رسن برای ستور، و گویند بستن آن به رسن . (از اقرب الموارد). بستن ستور به رسن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار).