ژوآنلغتنامه دهخداژوآن . (اِخ ) نام خلیجی در جنوب غربی ایالت آلپ ماری تیم . ناپلئون اول در بازگشت خود از جزیره ٔ اِلب در این خلیج از کشتی پیاده شد.
کمربندهای وان آلنVan Allen beltsواژههای مصوب فرهنگستاندو کمربند تابشی، دورتادور زمین، حاوی ذرات باردار به دامافتاده
نیروی واندِروالسvan der Waals forceواژههای مصوب فرهنگستاننیروی ربایشی بین دو اتم یا دو مولکول که در نتیجۀ برهمکنش دوقطبی ـ دوقطبی به وجود میآید
کمربند تابش وانآلِنVan Allen radiation beltواژههای مصوب فرهنگستانیکی از کمربندهای تابشی یونی قوی در فضای پیرامون زمین که از ذرات باردار انرژی بهدامافتاده در میدان زمینمغناطیسی تشکیل شده است
ژوآن ژوآنلغتنامه دهخداژوآن ژوآن . (اِخ ) نام طایفه ای از ترکان آسیای مرکزی در قرن ششم هجری . (دیوان رودکی ج 1 ص 179).
ژوآن ژوآنلغتنامه دهخداژوآن ژوآن . (اِخ ) نام طایفه ای از ترکان آسیای مرکزی در قرن ششم هجری . (دیوان رودکی ج 1 ص 179).
ژوآنویللغتنامه دهخداژوآنویل . [ آن ْ ] (اِخ ) ژان دو. نام مورّخ فرانسوی و مشاور سن لوئی . متولد در ژوآنویل (هت مارن ) بسال 1224 و متوفی بسال 1317 م . نوشته های او راجع به تاریخ زندگی سن لوئی و جنگهای صلیبی از مدارک و منابع گرانب
ژوآنویللغتنامه دهخداژوآنویل . [ آن ْ ] (اِخ ) فرانسوا دوک دُرلئان پرنس دو. نام ملاح فرانسوی و سومین پسر لوئی فیلیپ پادشاه فرانسه . متولد در نویی بسال 1818 و متوفی در پاریس بسال 1900 م .
ژوآنییلغتنامه دهخداژوآنیی . [ آن ْ ] (اِخ ) نام کرسی بخش یُن ، واقع در 25کیلومتری شمال غربی اُکسر، دارای راه آهن و 6671 تن سکنه .
سان ژوانلغتنامه دهخداسان ژوان . (اِخ ) حاکم نشین جزیره ٔ پرت ریکو (جزایر آنتیل ). دارای 224800 تن سکنه است ، و در آنجا قند و قهوه وجود دارد.
لاگسلغتنامه دهخدالاگس . [ گ ُ ] (اِخ ) سان ژوان دُلس لاگس . شهری از مکزیک (ژالیسکو) کرسی بخش و ایالت . دارای 18650 تن سکنه .
رندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات مرد هرزه، عیاش، زنباز، زنباره، فاسق، فاجر، دیوث، قرمساق ژیگولو، دونژوان هیز، چشمچران
پادیلالغتنامه دهخداپادیلا.(اِخ ) (دون ژوان دو) از اشراف کاستیل . وی بسال 1520 م . 926-927 هَ . ق . بر شارل کن بشورید و در 1521 م . /
سان مارتنلغتنامه دهخداسان مارتن . [ ت َ ] (اِخ ) ژوان ژوزه . ژنرال و مرد سیاسی آرژانتین . در سال 1778م . در یاپیو متولد و در سال 1850 در همانجا فوت کرده است . او مرد آزادی خواه شیلی و پرو است .
ژوآن دتریشلغتنامه دهخداژوآن دتریش . [ دُ ] (اِخ ) نام پسر صلبی شارل کن متولد در راتیسبن و متوفی به نامور (1547-1578 م .). وی حاکم هلند بود.
ژوآن دتریشلغتنامه دهخداژوآن دتریش . [ دُ ] (اِخ ) نام پسر غیرقانونی فیلیپ چهارم پادشاه اسپانی ، متولد در مادرید بسال 1629 و متوفی بسال 1679 م . وی وزیر شارل دوم بود.
ژوآن فرناندهلغتنامه دهخداژوآن فرنانده . [ ف ِدِ ] (اِخ ) نام جزیره ای در اقیانوس کبیر در مغرب شیلی ، دارای 300 تن سکنه .
ژوآن ژوآنلغتنامه دهخداژوآن ژوآن . (اِخ ) نام طایفه ای از ترکان آسیای مرکزی در قرن ششم هجری . (دیوان رودکی ج 1 ص 179).
ژوآن له پنلغتنامه دهخداژوآن له پن . [ ل ِ پ َ ] (اِخ ) نام محلی از آلپهای ماری تیم (واقع در کمون آنتیب )، دارای راه آهن و یکهزار تن سکنه .
ژوآن ژوآنلغتنامه دهخداژوآن ژوآن . (اِخ ) نام طایفه ای از ترکان آسیای مرکزی در قرن ششم هجری . (دیوان رودکی ج 1 ص 179).