ژوئیلغتنامه دهخداژوئی . (اِخ ) ویکتور ژُزف اِتین . نام ادیب درام نویس فرانسوی متولد در ژوئی -آن -ژزاس (1764-1846 م .).
پهلوگاه ویژۀ اتوبوسbus bayواژههای مصوب فرهنگستانانشعاب یا قسمت عریضشدهای از راه که به اتوبوسها امکان میدهد، بدون اینکه مزاحم جریان شدآمد شوند، برای سوار شدن یا پیاده کردن مسافر توقف کنند متـ . پهلوگاه
گُوِة انبارhatch wedgeواژههای مصوب فرهنگستانگوهای چوبی برای محکم کردن زهوار دهانهپوش و دهانهپوش بر روی دهانه
جزیرة راستگرد ورود و خروجright-in right-out islandواژههای مصوب فرهنگستانمحوطة مثلثیشکل برآمدهای که با مسدود کردن قسمتی از راه در انتهای مسیر ورودی به تقاطع، مانع انجام حرکات گردش به چپ و عبور مستقیم میشود
ژوئیفلغتنامه دهخداژوئیف . (اِخ ) نامی که در عصر یونانی -رومی به قومی که از نسل ابراهیم بودند و خدای یهود و اسرائیل را می پرستیدند داده می شد.
ژوئیهلغتنامه دهخداژوئیه . [ ی ِ ] (اِخ ) (کُلن دو...) نام ستونی از برنز به ارتفاع 50 متر که به یادگار انقلاب ژوئیه ٔ 1830 جای زندان باستیل در پاریس برپا شده است و مجسمه ای از برنز که نماینده ٔ فرشته ٔ آزادی است بر آن قرار دارد
ژوئیهلغتنامه دهخداژوئیه . [ ی ِ ] (اِخ ) ژوئیه ٔ 1830 (رولوسیون ...، یا ژورنه دو) نام روزی که مردم پاریس بر شارل دهم بشوریدند.
ژوئیهلغتنامه دهخداژوئیه . [ ی ِ ] (اِخ ) ژوئیه (ژورنه دوکانُرز...) نخستین شورشی که مردم پاریس در ابتدای انقلاب فرانسه کردند و آن منتهی به گرفتن باستیل گشت .
ژوئی آن ژزاسلغتنامه دهخداژوئی آن ژزاس . [ آ ژُ ] (اِخ ) نام کمونی در «سن -اِ-اُواز» از ولایت ورسای بر کنار بیور به فرانسه ، دارای 2029 تن سکنه .
ژوئیفلغتنامه دهخداژوئیف . (اِخ ) نامی که در عصر یونانی -رومی به قومی که از نسل ابراهیم بودند و خدای یهود و اسرائیل را می پرستیدند داده می شد.
ژوئیهلغتنامه دهخداژوئیه . [ ی ِ ] (اِخ ) (کُلن دو...) نام ستونی از برنز به ارتفاع 50 متر که به یادگار انقلاب ژوئیه ٔ 1830 جای زندان باستیل در پاریس برپا شده است و مجسمه ای از برنز که نماینده ٔ فرشته ٔ آزادی است بر آن قرار دارد
ژوئیهلغتنامه دهخداژوئیه . [ ی ِ ] (اِخ ) ژوئیه ٔ 1830 (رولوسیون ...، یا ژورنه دو) نام روزی که مردم پاریس بر شارل دهم بشوریدند.
ژوئیهلغتنامه دهخداژوئیه . [ ی ِ ] (اِخ ) ژوئیه (ژورنه دوکانُرز...) نخستین شورشی که مردم پاریس در ابتدای انقلاب فرانسه کردند و آن منتهی به گرفتن باستیل گشت .