لغتنامه دهخدا
رسومات . [ رُ ] (از ع ، اِ) ج ِ رسوم . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). رسوم ج ِ رسم را دوباره با الف و تاءجمع بسته اند و برخلاف قواعد زبان عربی است . و همچنین است : احوالات ، امورات ، حبوبات ، حوادثات ، عیوبات ، عوارضات ، فتوحات ، فیوضات ، قبوضات ، قروضات ، لوازمات و امثا