حوزة کارکردیfunctional areaواژههای مصوب فرهنگستانگروه رسماً سازماندهیشدهای که بر روی توسعه و اجرا و نگهداری و پشتیبانی از فرایندهای کسبوکار متمرکز است
پروتگان کارکردیfunctional proteomeواژههای مصوب فرهنگستانزیرپروتگانی متشکل از اجزایی با خصوصیات عملکردی مشخص
ساختار کارکردیfunctional structureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ساختار سازمان اداری که در آن کارکنان براساس مجموعة وظایف یا نقشهای مشابه یا تخصصی گروهبندی میشوند متـ . ساختار تکبخشی unitary form structure, U-form structure
حوزة کارکردیfunctional areaواژههای مصوب فرهنگستانگروه رسماً سازماندهیشدهای که بر روی توسعه و اجرا و نگهداری و پشتیبانی از فرایندهای کسبوکار متمرکز است
پروتگانشناسی کارکردیfunctional proteomicsواژههای مصوب فرهنگستانمجموعه فنونی برای تحلیل کارکردی همۀ پپتیدها و پروتئینهای یاخته در زمانی معین
پروتگان کارکردیfunctional proteomeواژههای مصوب فرهنگستانزیرپروتگانی متشکل از اجزایی با خصوصیات عملکردی مشخص
ژنگانشناسی کارکردیfunctional genomicsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از ژنگانشناسی که به بررسی آزمایشگاهی و رایانهای کارکرد ژنگان در سطح پروتئین و رِنا میپردازد
رخوتزای نخاعیspinal sedativeواژههای مصوب فرهنگستانرخوتزایی که فعالیت کارکردی یا نابهنجار نخاع را تخفیف میدهد
حوزة کارکردیfunctional areaواژههای مصوب فرهنگستانگروه رسماً سازماندهیشدهای که بر روی توسعه و اجرا و نگهداری و پشتیبانی از فرایندهای کسبوکار متمرکز است
پروتگانشناسی کارکردیfunctional proteomicsواژههای مصوب فرهنگستانمجموعه فنونی برای تحلیل کارکردی همۀ پپتیدها و پروتئینهای یاخته در زمانی معین
پروتگان کارکردیfunctional proteomeواژههای مصوب فرهنگستانزیرپروتگانی متشکل از اجزایی با خصوصیات عملکردی مشخص