خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاشف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کاشف
/kāšef/
معنی
۱. کشفکننده؛ آنکه برای اولین بار به وجود چیزی پی میبرد.
۲. برهنهکننده؛ آشکارکننده.
۳. پدیدآورنده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
مکتشف، یابنده
برابر فارسی
یابنده، بازیابنده
دیکشنری
discoverer, explorer
-
جستوجوی دقیق
-
کاشف
واژگان مترادف و متضاد
مکتشف، یابنده
-
کاشف
فرهنگ واژههای سره
یابنده، بازیابنده
-
کاشف
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: کشفه] kāšef ۱. کشفکننده؛ آنکه برای اولین بار به وجود چیزی پی میبرد.۲. برهنهکننده؛ آشکارکننده.۳. پدیدآورنده.
-
کاشف
لغتنامه دهخدا
کاشف . [ ش ِ ] (اِخ ) یکی از شعرای ایران است . وی «قاضی محمد شریف » شهرت داشته ، و شغلش قضاوت بوده است ، از اوست :ز مژگان خونین خود شرمسارم چو صاحب مصیبت ز دست حنائی .(قاموس الاعلام ترکی ).
-
کاشف
لغتنامه دهخدا
کاشف . [ ش ِ ] (اِخ ) یکی از شعرای ایران و از اهالی اصفهان و نامش ، آقا اسماعیل بن حیدر است . آبا و اجدادش معمار بوده و ملوک صفوی را خدمت میکرده اند خود او هم به شاه عباس انتساب داشته و به هجویات خود شهرت پیدا کرده است . از اوست :هر جلوه که آن قد دل ...
-
کاشف
لغتنامه دهخدا
کاشف . [ ش ِ ] (ع ص ) ج ، کاشفین ، کَشَفَة. پیداکننده و برهنه کننده . (غیاث ) (آنندراج ). آشکارکننده و گشاده و برهنه نماینده . (ناظم الاطباء). پدیدآورنده . ظاهرکننده . بروزدهنده . معلن . مظهر. مفسر : گرچه از یک وجه منطق کاشف است لیک از ده وجه پرده و ...
-
کاشف
فرهنگ فارسی معین
(ش ) [ ع . ] (اِفا.) آشکار کننده ، کشف کننده ، ج . کشفه .
-
کاشف
دیکشنری فارسی به انگلیسی
discoverer, explorer
-
واژههای مشابه
-
کَاشِفَ
فرهنگ واژگان قرآن
برطرف کننده
-
کاشف افندی
لغتنامه دهخدا
کاشف افندی . [ ش ِ اَ ف َ ] (اِخ ) شاطرزاده ، محمد امین از شعرا و ادبای عثمانی است از منشیگری صدارت عظمی آغازکرد و دوبار به رئیس الکتابی و ریاست دفتر صدارت عظمی نایل گردید و به سال 1181 هَ . ق . در گذشت نثرش نسبةً محکمتر از نظم وی میباشد. (قاموس الاع...
-
کاشف السلطنه
لغتنامه دهخدا
کاشف السلطنه . [ ش ِ فُس ْ س َ طَ ن َ ] (اِخ ) لقب او «چایکار» بوده است . رجوع به «چایکار» شود. شاهزاده حاجی محمد میرزا کاشف السلطنه چایکار پس از اتمام تحصیلات در اروپا در سنه ٔ 1314 هَ . ق . و در 35 سالگی با سمت ژنرال قنسول به هندوستان رفت و در ضمن ...
-
کاشف الغطاء
لغتنامه دهخدا
کاشف الغطاء. [ ش ِ فُل ْ غ ِ ] (اِخ ) احمدبن شیخ علی بن رضابن موسی بن جعفربن خضر نجفی المولد و التحصیل و المسکن و المدفن . از علمای امامیه ٔ عصر حاضر که عالم و فاضل و عامل و فقیه مجتهد عادل و از تلامذه ٔ حاج آقا رضا همدانی و آخوند خراسانی بوده و اخیر...
-
کاشف الغطاء
لغتنامه دهخدا
کاشف الغطاء. [ ش ِ فُل ْ غ ِ ] (اِخ ) جعفربن شیخ خضربن شیخ یحیی حلی جناحی الاصل و نجفی المسکن و المدفن که به شیخ اکبر معروف و گاهی به شیخ نجفی موصوف و نسبت شریفش به مالک اشتر موصول میباشد از اکابرعلمای امامیه و اعاظم فقها و مجتهدین اثنا عشریه که علم ...
-
کاشف الغطاء
لغتنامه دهخدا
کاشف الغطاء. [ ش ِ فُل ْ غ ِ ] (اِخ ) حسن بن شیخ جعفر نجفی فقیه متفرد مشهور و مفخر فقهای دهور از مفاخر علمای راسخین امامیه ٔ اواسط قرن سیزدهم هجرت که معدن معارف دینیه و علوم اسلامیه و بسیار عابد و زاهد و متقی به آداب و سنن شرعیه مواظب ، و مردم را با ...