سازگاری کالاهاcompatibility of goodsواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن بتوان کالاهای مختلف را در یک انبار بارگیری کرد متـ . سازگاری compatibility
جداسازی کالاهاsegregation of goodsواژههای مصوب فرهنگستانجدا کردن کالاهای مختلفی که به هر دلیل نباید در کنار یکدیگر باشند متـ . جداسازی 2 segregation
خریدسراsupermarketواژههای مصوب فرهنگستانفروشگاهی که اقلام متنوعی از کالاهای مصرفی تندگردش (FMCG) را در حجم زیاد و با قیمت و سود کم عرضه میکند
هزینۀ سفرvoyage costsواژههای مصوب فرهنگستانهزینههای یک سفر مشخص شامل سوخت مصرفی، هزینههای بندری، عوارض آبراه، یدککشی، دستمزد خدمه، نگهداری، تعمیرات، بیمه، کالاهای مصرفی و روغنهای مصرفی
درآمدلغتنامه دهخدادرآمد. [ دَ م َ ] (مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) درآمدن . داخل شدن . دخول : آنکه گردانیده است هر مدتی را نوشته ای و هر کاری را دری و هر درآمدی را سبب درآمدی و هر زنده ای را زمانی تقدیر کرده است . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 307