کامینهobject 2واژههای مصوب فرهنگستاندر نظریـۀ روانکاوی، فـرد یا شیء یا بخشی از بدن که میتواند وسیلۀ ارضای یک سائق باشد
تامکمینهwhole-objectواژههای مصوب فرهنگستاندر نظریۀ روانکاوی، کلیت یک شخص که کامینۀ عشق باشد و نه فقط بخشی از بدن او