کاباروسلغتنامه دهخداکاباروس . (اِخ ) فرانسوا کنت دُ. رجل اقتصادی اسپانیولی و اصلاً فرانسوی ، متولد در بایون (1752 - 1810 م .) دختر وی موسوم به ترزادوکاباروس [ ت َ رِ دُ ] همسر تالین عضو مجلس کنوانسیون بود.
کبارسلغتنامه دهخداکبارس . [ ک ُ رِ ] (اِخ ) حاکم پاسارگاد که آنجا را تسلیم اسکندر کرد. رجوع به تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1421 و 1691 و 1692 شود.
قبارسلغتنامه دهخداقبارس . [ ] (معرب ، اِ) به معنی کبر است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قبار شود.
قبرسلغتنامه دهخداقبرس . [ ] (اِ خ ) یوم قبرس لمعاویة؛ از ایام عرب است در عصر اسلام . (از مجمع الامثال میدانی ).