قابیلان بیکلغتنامه دهخداقابیلان بیک . [ ] (اِخ ) از قورچیان سرکار سلاطین صفویه است . از اوست :درنگ چیست اگر با منت سر جنگ است بیا که شیشه ٔ ما نیز طالب سنگ است .(از آتشکده ٔ آذر با تعلیق جعفر شهیدی ص 20).
قبلان مصطفی پاشالغتنامه دهخداقبلان مصطفی پاشا. [ ق َ ب َ م ُ طَ فا ] (اِخ ) مرزفونی . وی در روزگار سلطان محمد چهارم (1678-1278 م .) متولی منصب استانداری ولایات گردید. (ذیل المنجد).
کابالیانلغتنامه دهخداکابالیان . (اِخ ) نام مردم یکی از ایالات ایران (به اعتبار تقسیم بندی مالی نه سیاسی ) در دوره ٔ هخامنشی به روایت هرودُت . (از ایران باستان ص 736، 1417، 1472).