خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کفور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کفور
/kafur/
معنی
۱. کافر؛ ناگرونده.
۲. ناسپاس؛ حقناشناس.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. حقناشناس، قدرنشناس، ناسپاس، نمکبحرام
۲. بیایمان، کافر
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کفور
واژگان مترادف و متضاد
۱. حقناشناس، قدرنشناس، ناسپاس، نمکبحرام ۲. بیایمان، کافر
-
کفور
لغتنامه دهخدا
کفور. [ ] (اِ) عیدالکفور یا یوم الاستغفار. یکی از اعیاد یهود است و آن در روز دهم تشرین اول است . (از مروج الذهب بنقل مؤلف ). و رجوع به روز کفاره و قاموس کتاب مقدس ذیل روز کفاره شود.
-
کفور
لغتنامه دهخدا
کفور. [ ک َ ] (ع ص ) حق ناشناس و ناگرونده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ناسپاسی کننده از نعمت . (غیاث ).ناسپاسی کننده ٔ نعمت . (آنندراج ). ناسپاس . (دهار) (مهذب الاسماء). کافر. (از اقرب الموارد). کنود. سخت ناسپاس . (یادداشت مؤلف ). ج ، کُفُر. (اق...
-
کفور
لغتنامه دهخدا
کفور. [ ک ُ ] (ع اِ) ج ِ کَفر.(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به کَفر شود.
-
کفور
لغتنامه دهخدا
کفور. [ ک ُ ] (ع مص ) کفر. کفران . (از اقرب الموارد). ناسپاسی کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (ترجمان القرآن ). کافر شدن به خدای تعالی و ناسپاسی کردن . (المصادر زوزنی ). ناسپاسی . (آنندراج ) : شکر کن ای مرد درویش از قصورکه ز فرعونی رهیدی و از کفور...
-
کفور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] kafur ۱. کافر؛ ناگرونده.۲. ناسپاس؛ حقناشناس.
-
کفور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] kofur ۱. ناگرویدن.۲. ناسپاسی کردن.۳. بیایمانی.۴. ناسپاسی.
-
کفور
فرهنگ فارسی معین
(کَ) [ ع . ] (ص .) حق ناشناس ، ناگرونده .
-
کفور
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ ع . ] (اِمص .) ناسپاسی ، حق شناسی .
-
واژههای مشابه
-
کَفُور
فرهنگ واژگان قرآن
بسيار ناسپاس-همواره ناسپاس(کلمه کفر در اصل به معناي پوشاندن است براي همين در عبارت " کَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ ﭐلْکُفَّارَ نَبَاتُهُ "به معناي کشاورزان است از اين جهت که دانه را در خاک پنهان مي کنند و از طرفي هرکسي که ربوبيت يا نعمتهاي خداي تعالي را ا...
-
واژههای همآوا
-
کَفُور
فرهنگ واژگان قرآن
بسيار ناسپاس-همواره ناسپاس(کلمه کفر در اصل به معناي پوشاندن است براي همين در عبارت " کَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ ﭐلْکُفَّارَ نَبَاتُهُ "به معناي کشاورزان است از اين جهت که دانه را در خاک پنهان مي کنند و از طرفي هرکسي که ربوبيت يا نعمتهاي خداي تعالي را ا...
-
جستوجو در متن
-
ناشکر
واژگان مترادف و متضاد
حقناشناس، کفور، ناسپاس ≠ شاکر