کهورینلغتنامه دهخداکهورین . [ ک َهَْ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کاغذکنان است که در شهرستان هروآباد واقع است و 139 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کاپورنلغتنامه دهخداکاپورن . [ وِ ] (اِخ ) کمونی از«هت پیرنه » (پیرنه ٔ علیا)، بخش «بانیر دوبیگور». جمعیت آن 830 تن است . راه آهن و آبهای گرم معدنی دارد.
کهوریانMimosaceae, Mimosoidaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از باقلاسانان چوبی خاردار معمولاً درختچهای یا درختی کوتاه با حدود 60 سرده و 3000 گونه که برگهای آن غالباً مانند جانوران در برابر تماس حساس است
کهرپونلغتنامه دهخداکهرپون . [ ک َ ] (اِ) سگ مار، و آن قسمی مار است . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
کهرانلغتنامه دهخداکهران . [ ] (اِخ ) نام قلعه ای در آذربایجان ازولایت خلخال . (از نزهة القلوب ج 3 ص 83). رجوع به تاریخ گزیده چ لیدن ص 475 و حواشی شدالازار ص 550</spa
کهرانلغتنامه دهخداکهران . [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خان اندبیل که در بخش مرکزی شهرستان هروآباد واقع است و 283 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).