25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
اهتمام
جهد
attempts
کوشش کردن
کوش
مجهود
بیشتر بدانید
dishonourably
مرغ
دینة
راهبان
آویزان
macumba
کوشش
kušeš
معنی
تلاش؛ جد و جهد.
مترادف
اهتمام، تقلا، تلاش، جدیت، جهد، سعی، فعالیت، مجاهدت، مداومت، مساعی ≠ تنبلی
«»
پیدا نشد!
شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
برای این واژه یک معنی پیشنهاد دهید.