خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کو کو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کو کو
/kuku/
معنی
۱. (زیستشناسی) = فاخته
۲. آواز فاخته: ◻︎ آن قصر که بر چرخ همیزد پهلو / بر درگهِ او شهان نهادندی رو ـ دیدیم که بر کنگرهاش فاختهای / بنشسته همیگفت که کوکو کوکو (خیام: ۱۰۲).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کو کو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) kuku ۱. (زیستشناسی) = فاخته۲. آواز فاخته: ◻︎ آن قصر که بر چرخ همیزد پهلو / بر درگهِ او شهان نهادندی رو ـ دیدیم که بر کنگرهاش فاختهای / بنشسته همیگفت که کوکو کوکو (خیام: ۱۰۲).
-
واژههای مشابه
-
نُکِّ کُو
لهجه و گویش بختیاری
nokk-e ko نوکِ کوه، قله کوه.
-
شِخْلِ کُوْ
لهجه و گویش گنابادی
shekhlekouw در گویش گنابادی یعنی ضرب دیدن ، ضربه خورده ، له شده ، پوکیدن ، کوبیده شده
-
کون کوْ
لهجه و گویش گنابادی
kounkw در گویش گنابادی یعنی همجنس باز ، بچه باز ، شاهد باز
-
گُوْش کُو
لهجه و گویش گنابادی
goshkouw در گویش گنابادی یعنی چرخ گوشت ، گوشت کوب
-
اُوولَه کُو
لهجه و گویش بختیاری
owla-ku آبلهکوب، کسى که واکسن آبله مىزند.
-
کند و کُو
فرهنگ گنجواژه
کاوش.
-
واژههای همآوا
-
کوکو
واژگان مترادف و متضاد
۱. فاخته، قمری ۲. خاگینه
-
کوکو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) kuku نوعی خوراک که سبزی یا سیبزمینی کوبیده را با سفیده و زردۀ تخممرغ مخلوط کرده و بعد در روغن سرخ میکنند.
-
کوکو
لغتنامه دهخدا
کوکو. (اِ صوت ) صدا و آواز فاخته را گویند. (برهان ). آواز فاخته مثل پوپو آواز هدهد، و با لفظ زدن و کردن مستعمل . (آنندراج ). آواز و صدای فاخته . (ناظم الاطباء). اسم صوت کوکو. حکایت صوت کوکو. آواز فاخته . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : دیدیم که بر کنگر...
-
کوکو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) غذایی که از سرخ کردن سبزی ها، سیب زمینی با تخم مرغ تهیه می شود.
-
کوکو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) فاخته ، آواز و صدای فاخته .
-
کوکو
لهجه و گویش تهرانی
نوعی املت:انواع کوکو:گوشت/سبزی/تره/کدو/پیاز