لغتنامه دهخدا
اوبار. [ اَ ] (نف ) چیزی بگلو فروبرنده و بلعکننده را گویند. || هر چیز که فرورود یعنی بلع شود. (برهان ) (آنندراج ) (غیاث ) (ناظم الاطباء). || هر جانوری که جانور زنده را فروببرد گویند اوبارید. (برهان ) (آنندراج ) (مؤید الفضلاء). مخفف اوبارنده .- جان اوبار<