گجینلغتنامه دهخداگجین . [ گ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند، ده هزارگزی جنوب باختری بیرجند. دامنه ، معتدل و سکنه ٔ آن 18 تن است . آب آن از قنات . محصولات غلات ، لبنیات و میوه جات . شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان کرباسبافی و راه آن
گجینلغتنامه دهخداگجین . [ گ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان روضه چای بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ، ده هزارگزی شمال باختری ارومیه . دارای راه ارابه رو است . جلگه ، معتدل مالاریائی و سکنه ٔ آن 470 تن است . آب آن از روضه چای و چاه . محصول آن غلات ، انگور، توتون ، چغندر و
گجینلغتنامه دهخداگجین . [ گ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز، 7هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد و 7هزارگزی در مسیر جاده ٔ تبریز. جلگه ، سردسیر و سکنه ٔ آن 434 تن . آب
مفصل زینیsaddle jointواژههای مصوب فرهنگستاننوعـی مفصل زلالهای که شبیه به زین است و امکان حرکت در جهات مختلف را امکانپذیر میسازد، مانند مفصل پایۀ شست
زون تاختهinvaded zoneواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از دیوارۀ چاه گمانه که مایع حفاری در آن نفوذ کرده و جانشین شارۀ سازند شده است
زون زیسترخسارهایbiofacial zoneواژههای مصوب فرهنگستانزون زیستچینهشناختی در یک توالی سنگی ساده که معرف محیطی با مجموعۀ فسیلی از خصوصیات یک زیستزون زنده است
زون سایهshadow zoneواژههای مصوب فرهنگستانناحیهای در فاصلۀ تقریبی 100 تا 140 درجه از رومرکز زمینلرزه که در آن موج P به سبب عبور از محیط کمسرعت دریافت نمیشود
زون شفقیauroral zoneواژههای مصوب فرهنگستاننواری تقریباً دایرهای در پیرامون قطبهای زمینمغناطیسی که بیشترین فعالیت شفقی در آن رخ میدهد
گجینگواژهنامه آزادگجینگ یا گیجینگ , در گویش محلی همدانی به پاشنه ی درهای چوبی قدیمی می گفته اند ( بخشی از بدنه درب چوبی که درون یک چالگی و فرورفتگی قرار داده می شد تا درب حول آن بچرخد )
گجینگواژهنامه آزادگجینگ یا گیجینگ , در گویش محلی همدانی به پاشنه ی درهای چوبی قدیمی می گفته اند ( بخشی از بدنه درب چوبی که درون یک چالگی و فرورفتگی قرار داده می شد تا درب حول آن بچرخد )