ردینةلغتنامه دهخداردینة. [ رُ دَ ن َ ] (اِخ ) نام زن سمیرة و هر دو نیزه راست کردندی و از اینجاست که گویند: قناة ردینیة و رمح ردینیة؛ یعنی منسوب به ردینة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). و رجوع به ردینی شود.
ردینةلغتنامه دهخداردینة. [ رُ دَن َ ] (اِخ ) جزیره ای است که کشتی ها در آنجا لنگر اندازند. گویند: قریه ای است که در آنجا نیزه ها یافت شود. بنابر قول دیگر بلوکی است که در آنجا نیزه بعمل آورند. (از معجم البلدان ). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
ردینیةلغتنامه دهخداردینیة. [ رُ دَ نی ی َ ] (ص نسبی ) نیزه ٔ منسوب به ردینی یا ردینة. (ناظم الاطباء).- قناة ردینیة ؛ منسوب است به ردینة. (منتهی الارب ). رجوع به ردینی و ردینة شود.