جریساتلغتنامه دهخداجریسات . [ ج ُ رَ ] (اِخ ) به صیغه ٔ جمعمصغر جرسه نام موضعی است به مصر. (معجم البلدان ).
زاروشادلغتنامه دهخدازاروشاد. (اِخ ) قصبه ای است کوچک در 40هزارگزی شمال غربی قارص . (از قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی و قارص شود.
زارشتلغتنامه دهخدازارشت . [ رُ ] (اِخ ) بمعنی زردهشت است . (جهانگیری ). رجوع به زارتشت و زرتشت و صور دیگر آن شود.