گلویی مؤثرeffective throat, weld throat1, fillet weld throat1واژههای مصوب فرهنگستانکمترین فاصلۀ بین ریشه و رویۀ جوش در جوش گوشهای بدون کوژی و کاوی
لوـ لوlo-lo, lift-on lift-offواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بارگیری و تخلیه، بهویژه در کشتیهای بارگُنجی، که در آن از جرثقیل برای جابهجایی بار استفاده میشود
گدازۀ قطعهسنگیblock lava, blocky lava, aa lavaواژههای مصوب فرهنگستانگدازهای که سطح آن از قطعات زاویهدار تشکیل شده است
چلوچلغتنامه دهخداچلوچ . [ چ َ / چ ُ ] (اِ) افزاری باشد که آسیابانان سنگ آسیا را بدان تیز کنند. (برهان ) (آنندراج ). دست افزاری که سنگ آسیا را بدان تیز کنند. (ناظم الاطباء). چاکوچ و چکوچ . افزاری سرتیز و دسته دار که آسیابانان برای تیز کردن سنگ آسیا بکاربرند. و
ضخامت گلویی مؤثرeffective throat thicknessواژههای مصوب فرهنگستانضخامت گلویی جوش که حداکثر معادل 707/0 ضخامت ورق است و درنتیجه طول ساق جوش نباید بیشتر از ضخامت ورق باشد