گندناصفتلغتنامه دهخداگندناصفت . [ گ َ دَ ص ِ ف َ ] (ص مرکب ) به رنگ گندنا (سبز) و به شکل و پیکر گندنا. رجوع به گندناپیکر و گندناگون شود : ز سهم و هیبت شمشیر گندناصفتش مخالفانْش نیارند گندنا دیدن .سوزنی .
گندناپیکرلغتنامه دهخداگندناپیکر. [ گ َ دَ پ َ / پ ِ ک َ ] (ص مرکب ) به شکل گندنا. به مانند گندنا، معمولاً مشبه در این مورد تیغ و خنجر است : هر کجا شمشیر گندناپیکر او در سبزه زار سرهای خصمان ملک به چرا آمده است از شاخ زعفران گل ارغوان دمیده