گوتیگفرهنگ فارسی معین(گُ تِ) [ فر. ] (اِ.) شیوة معماری اروپای باختری از قرن 12 تا 16 م . که از ویژگی های آن تکرار عناصر بلندی ساختمان و به کارگیری تاق های نوک تیز و شیشه های پر نقش و نگار بود.
واحد عملی آرایهشناختیoperational taxonomic unit, OTUواژههای مصوب فرهنگستانهریک از افراد یا آرایههای واحد در تحلیل تبارشناختی یا رخمانی
گوتیلغتنامه دهخداگوتی . (اِخ ) طایفه ای از ساکنان قدیم زاگروس که محلشان شمال و مشرق شهرزور بوده است . این گروه نارامسین [ یکی از پادشاهان اکد ] را شکست داده بر بابل مسلطشدند و پس از چند سال نخست همسایه ٔ جنوبی خود یعنی لولوبی ها را ضربتی هولناک زدند ولی در شهرزور نایستاده فروتر رفتند. در این
پوتیلغتنامه دهخداپوتی . [ پ ُ ] (اِخ ) قصبه و اسکله ای است در ایالت کوتائیس از قفقاز در ساحل بحر اسود و مصب نهر ریونی . این قصبه مبداء خط آهنی است که از طریق تفلیس به بادکوبه میرود و شعبه ٔ دیگری هم دارد که به باطوم منتهی میشود، نام قدیمی نهر ریونی ، فاش ، بوده و به همین ملاحظه تواریخ عثمانی
flamboyantدیکشنری انگلیسی به فارسیشعله ور، زرق و برق دار، شعله دار، شعله مانند، وابسته به مکتب معماری گوتیگ