اخاک اخاکلغتنامه دهخدااخاک اخاک . [ اَ اَ ] (ع صوت مرکب ) برادر را باش ! پشتی برادر کن . ملازم برادر باش : اخاک اخاک اِن ّ من لا اخاً له کساع الی الهیجا بغیر سلاح .مسکین الدارمی .
گیاخاکhumusواژههای مصوب فرهنگستانمادهای بیشکل به رنگ قهوهای تیره که حاصل تجزیۀ بقایای موجودات زندۀ مختلف بهویژه گیاهان است
لجن گیاخاکیhumus sludgeواژههای مصوب فرهنگستانلایهای میکربی که از صافی زیستی کنده شده است و معمولاً در حوض تهنشینی نهایی از فاضلاب جدا میشود
فرایند آشفتگی فرهنگی،روند آشفتگی فرهنگیcultural disturbance processواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه رفتار فرهنگی انسان که مواد فرهنگی را در بافتمان باستانشناختی آنها تغییرشکل دهد، مانند حفر راهآبها و اجاقها و تنورها و بناها و بافتارهای معماری
گیاآشفتگیfloralturbationواژههای مصوب فرهنگستانآشفتگی نهشتههای باستانشناختی درنتیجة رشد و نمو و فساد و تباهی گیاهان نیز: گیاخاکآشفتگی floralpedoturbation