خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یعنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
یعنی
/ya'ni/
معنی
۱. چنین معنی میدهد: ◻︎ شه از دیدار آن بلّور دلکش / شده خورشید یعنی دل پرآتش (نظامی۲: ۱۴۹).
۲. (قید) آیا: ◻︎ شنیدم گشت جانان مهربان، یعنی چنین باشد؟ / چو شمعش دل یکی شد با زبان، یعنی چنین باشد؟ (وحید: لغتنامه: یعنی).
۳. (قید) به عبارت دیگر.
۴. (قید) به اصطلاح؛ مثلاً: ◻︎ آن کاو به هندوان شد یعنی که غازیام / از بهر بردگان نه ز بهر غزا شدهست (ناصرخسرو۱: ۱۵۱).
۵. (قید) فقط: زن یعنی مادر من.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
id est, mean , namely, videlicet
-
جستوجوی دقیق
-
یعنی
فرهنگ فارسی عمید
(شبهجمله) [عربی] ya'ni ۱. چنین معنی میدهد: ◻︎ شه از دیدار آن بلّور دلکش / شده خورشید یعنی دل پرآتش (نظامی۲: ۱۴۹).۲. (قید) آیا: ◻︎ شنیدم گشت جانان مهربان، یعنی چنین باشد؟ / چو شمعش دل یکی شد با زبان، یعنی چنین باشد؟ (وحید: لغتنامه: یعنی).۳. (قی...
-
یعنی
لغتنامه دهخدا
یعنی . [ ی َ ] (ع فعل ) به معنی قصد می کند و در توضیح و تبیین کلام به معنی تیو استعمال می شود. (ناظم الاطباء). می خواهد و قصد می کند و مصدرآن عنایت است که به معنی قصد کردن است . (غیاث ). قصد می کند. می خواهد. این می خواهد. آن می خواهد. (یادداشت مؤلف...
-
یعنی
فرهنگ فارسی معین
(یَ) [ ع . ] (جملة فعلی ) 1 - قصد می کند او (مفرد مذکر غایب از فعل مضارع از مصدر عنایت ). 2 - در فارسی : بدین معنی ، چنین معنی می دهد. ؛ ~ کشک کنایه از: دانستن جواب سر بالای طرف ، یا فهمیدن مقصود باطنی اوست که مخالف میل درک کننده است .
-
یعنی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
id est, mean , namely, videlicet
-
یعنی
دیکشنری فارسی به عربی
يعني
-
یعنی
واژهنامه آزاد
به چم.
-
واژههای مشابه
-
يعني
دیکشنری عربی به فارسی
يعني , بنام , با ذکر نام , براي مثال
-
مدولهای استاندارد یعنی چه
واژهنامه آزاد
پودمان:رشته های درهم پیچیده درون یک بافت، همچون رشته های عصبی که در بدن پودمان عصبی را می سازند. پودمان، آمیزه ای است از " پـود" و پسوند "مان" ، که برای رساندن معنی مدول (- فرانسه ) یا ماجول (انگلیسی ) ساخته شده است. مفهوم مدول، که از اصل لاتینی مدول...
-
دونقطه یعنی این علا مت
دیکشنری فارسی به عربی
قولون
-
شبانگاه (یعنی ازمغرب تاسپیده دم)
دیکشنری فارسی به عربی
ليل
-
هللویا (یعنی خدا را حمد باد)
دیکشنری فارسی به عربی
سبحان الله
-
تبعیض نژادی معکوس (یعنی بر علیه سفید پوستان)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
reverse discrimination
-
ناهار(یعنی غذای عمده روز که بعضی اشخاص هنگام ظهر و بعضی شب می خورند)
دیکشنری فارسی به عربی
عشاء
-
لاهو یعنی اوکسی است که نیست کسی اورا منظورازخداوند باری تعالاست
واژهنامه آزاد
لاهو یعنی نیست کسی جزخدای یگانه واوکسی است که نیست کسی اورا