یلواجیلغتنامه دهخدایلواجی . [ ی َ ل َ جی ی ] (اِخ ) حاج ابراهیم بن محمد. او راست : الحجة الکبری من الفضائل الفخری فی حق نبینا محمد البشری . (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1952).
چلوپزیلغتنامه دهخداچلوپزی . [ چ ِ / چ ُ ل َ / لُو پ َ ] (حامص مرکب ) عمل چلوپز. شغل چلوی . پختن چلو. و رجوع به چلو و چلوپز شود. || (اِ مرکب ) دکان و مغازه ٔ چلوپز. رجوع به چلوپزخانه و چلوی شود.
لاهزیلغتنامه دهخدالاهزی . [ هَِ زی ی ] (ص نسبی ) منسوب به لاهزبن قریظبن ابی رمثة، ختن سلمةبن کثیرالخزاعی . (سمعانی ورق 595).
لاهجیلغتنامه دهخدالاهجی .[ هَِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کربال . بخش زرقان شهرستان شیراز. واقع در 72 هزارگزی جنوب خاوری زرقان و دوهزارگزی راه شوسه ٔ بند امیر به سلطان آباد. جلگه ، معتدل و مالاریائی دارای 145 تن سکنه . آب آن از رو
لاهیجیلغتنامه دهخدالاهیجی . (اِخ ) عبدالرزّاق . او راست شوارق الالهام و آن شرحی است بر تجریدالکلام خواجه نصیرالدین طوسی . و هم او راست گوهر مراد در حکمت به فارسی . رجوع به عبدالرزاق لاهیجی شود.