لغتنامه دهخدا
ژغار. [ ژَ ] (اِ) سختی . (برهان ). مقابل سستی . استحکام . درشتی . صلابت . || سختی و محنت . (آنندراج ). || گیاهی که بدان جامه رنگ کنند. (برهان ). زغار. (آنندراج ). رجوع به زغار شود. || غازه . (آنندراج ). || زنگ و چرک فلزات : توشان زیر زمین فرسوده کر