غلتاسroller mill, roll mill, ring roller millواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی برای مخلوط کردن بسپارها با مواد دیگر متشکل از غلتکهایی که بهصورت افقی نزدیک هم قرار میگیرند و بهسرعت میچرخند متـ . آسیای غلتکی
شاخص مذابmelt flow index, melt index, melt flow rateواژههای مصوب فرهنگستانمقدار بسپاری که در دمایی مشخص و با پیستونی تحت نیرویی معین از میان یک دای (die) استوانهای معیار در مدتزمانی معلوم به بیرون رانده میشود اختـ . شام MFI
لعاب فلزenamel, porcelain enamelواژههای مصوب فرهنگستانشیشهای غیرآلی که بر روی قطعۀ فلزی ذوب میشود و لایۀ نسبتاً نازکی برای جلوگیری از خوردگی ایجاد میکند متـ . لعاب2
لعاب مات 1flat enamelواژههای مصوب فرهنگستانپوششی حاوی رنگدانه با برّاقی کم که ترازشوندگی سطح آن مانند لعابِ برّاق است
مینای شیشهglass enamelواژههای مصوب فرهنگستانمخلوط اکسیدها یا نمکهای فلزی رنگی با مواد گدازآور دارای نقطۀ ذوب پایین برای تزئین یا برچسب زدن سطوح شیشهای