رفتار حادثهپذیرaccident-prone behaviourواژههای مصوب فرهنگستاناعمالی که احتمالاً به آسیب یا جراحت منجر میشود
accidentدیکشنری انگلیسی به فارسیتصادف، حادثه، سانحه، اتفاق، واقعه ناگوار، پا، تصادف اتومبیل، پیش امد، مصیبت ناگهانی، صفت، صرف، عارضه، شیی ء
رفتار حادثهپذیرaccident-prone behaviourواژههای مصوب فرهنگستاناعمالی که احتمالاً به آسیب یا جراحت منجر میشود