تعقیبی تیمیteam pursuitواژههای مصوب فرهنگستانیکی از مسابقات راهه/ پیست با قواعد مسابقة تعقیبی که در آن دو تیم سه یا چهار نفره با هم رقابت میکنند
دویستمتر تیمیteam sprintواژههای مصوب فرهنگستانیکی از مسابقات راهه/ پیست که در آن تیمهای سهنفره، دوبهدو، سه دور مسیر راهه/پیست را طی میکنند؛ برنده تیمی است که در مدت زمان کمتری کار را خاتمه میدهد
علی تیمیلغتنامه دهخداعلی تیمی . [ ع َ ی ِت َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن سنان طوسی تیمی ، مکنّی به ابوالحسن . از بزرگان علمای کوفه . رجوع به طوسی (ابوالحسن علی ...) و معجم الادباء چ مارگلیوث ج 5 ص 229 شود.
زمان بیکارماندگیidle time, waiting time, allowed time, downtime 2واژههای مصوب فرهنگستانمدتزمانی در فرایند اجرای پروژه که در طی آن نیروی انسانی یا ماشینآلات کار مفید انجام نمیدهند
زمان مجاز بیکاریallowance time, bonus time, dead time 1, hold timeواژههای مصوب فرهنگستانمدتزمانی که در آن راننده دستمزد دریافت میکند، بحتی اگر کاری کرده باشد متـ . زمان مجاز
بی سابقهدیکشنری فارسی به انگلیسیall-time, record, unexampled, unheard-of, unparalleled, unprecedented, unsurpassed
همیشگیدیکشنری فارسی به انگلیسیaccustomed, abiding, agelong, all-time, constant, dateless, deathless, eternal, faithful, frequent, habitual, perennial, immortal, lasting, lifelong, open, permanent, regular, routine, standing, steady, stock, undying, usual