الیهولغتنامه دهخداالیهو. [ ] (اِخ ) نام یکی از رؤسای «منسه » که داود پیغمبر را تا صقلغ متابعت کرد. (از قاموس کتاب مقدس ).
الیهولغتنامه دهخداالیهو. [ ] (اِخ ) ابن برکئیل بوزی . یکی از پیروان و دوستان ایوب پیغمبر ومصدق سخنان وی بود. رجوع به قاموس کتاب مقدس شود.
چاله چالهلغتنامه دهخداچاله چاله .[ ل َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کولیوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد که در 37 هزارگزی باختر الشتر و2 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه واقع شده . تپه ماهور و سردسیر و مالاریائی است
چاله چولهلغتنامه دهخداچاله چوله . [ ل َ / ل ِ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) جوی و جر. گودال پودال . جائی که گودالها و فرورفتگی های بسیار دارد. زمین ناهموار و پرنشیب و فراز.