animatingدیکشنری انگلیسی به فارسیانیمیشن سازی، تحریک و تشجیع کردن، روح دادن، زندگی بخشیدن، جان دادن به، انگیختن
پویانماییanimationواژههای مصوب فرهنگستانشیوۀ فیلمسازی که در آن به تصاویر معمولاً نقاشیشده و اجسام بیحرکت تحرک بخشیده شود