انگوتینلغتنامه دهخداانگوتین . [ اَ ] (هزوارش ، اِ) بلغت زند و پازند گاو کوهی . (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء) .
انگوتینواژهنامه آزاداَنْگُوْتِینْ. دردهخدا. کلمه ایست مشترک درزبان سنسکریت هندوپهلوی هخامنشی به معنای نگین وانگشترویاتک بودن ودرچشم بودن یک چیز