assessingدیکشنری انگلیسی به فارسیارزیابی، تشخیص دادن، تعیین کردن، بستن، مالیات بستن بر، جریمه کردن، بر اورد کردن، تقویم کردن
تابع چکیدهسازcryptographic hash function, hashing algorithm, hash functionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی که طول ورودی آن دلخواه و طول خروجی آن ثابت است و از ویژگیهای آن یکطرفه بودن وابستگی خروجی به تمامی بیتهای ورودی و بدون برخورد است